چطور زبان بدن باعث ایجاد اعتماد به نفس جعلی یا تقلبی می شود؟

حتما تا به حال در مورد زبان بدن یا Body Language نکاتی را شنیده اید. می دانید که می توان از این حرکات نکات زیادی را راجع به گوینده دریافت کرد. نکته جالب اینجاست که زبان بدن بر روی اعتماد به نفس خود گوینده نیز مؤثر است.

افرادی که در هنگام حرف زدن، حرکات زبان بدن قوی دارند و برای حرف زدن فضای بیشتری می گیرند احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهند کرد. این کار باعث می شود ریسک پذیر و خوش بین شوند و همچنین کورتیزول (هورمون استرس) کمتر و تستوسترون (هورمون احساس تسلط) بیشتری در بدن آنها ترشح شود. هر چقدر تسلط در گوینده به واسطه زبان بدن نشان داده شود، به ظاهر شدن قوی تر او بیشتر کمک می کند و سطح استرس پایین می آید. به اعتماد به نفسی که به این صورت ایجاد می شود اعتماد به نفس جعلی یا تقلبی می گویند. البته در هر موقعیتی نمی توان از حرکات باز و قوی بدن برای حرف زدن استفاده کرد. فرض کنید در یک مصاحبه شغلی قرار گرفته اید مسلما حرکات باز دستها در آن لحظه علامت جالبی نیستند. بنابراین در این شرایط می توانید از قبل با انجام دادن حرکاتی این حالت را ایجاد کنید مثلا در دستشویی قبل از رفتن به اتاق مصاحبه در مقابل آینه دستشویی بدن خود را شل کنید و خود را ریلکس کنید.

تا به حال این ایده را شنیده اید که می گوید : Fake it til you make it (با ادا درآوردن به خواستت برس). برخی با این ایده مخالفند ولی اصل این ایده بر این است که اگر ادای چیزی را در بیاوری به مرور تبدیل به همان می شوی. احساس قدرت و اعتماد به نفس پروسه ای است که قابل یادگیری است و هر کسی می تواند آنرا انجام دهد.

چرا برخی افراد از ورزش متنفر هستند؟

ایجاد کردن یک روتین ورزشی بسیار سخت است مخصوصا زمانیکه بدن تان از ورزش کردن به درد آمده باشد، لذت بردن از ورزش کاملا کار سختی است. می خواهیم ببینیم دلیل این تنفر از ورزش چیست و برای رفع آن و لذت بردن از ورزش چه کاری می توانیم انجام دهیم.

انجام هر کاری به دیدگاه شخص بر می گردد، ورزش کردن نیز به همین مسئله مربوط می شود. اگر برنامه ورزشی که شروع می کنید بسیار سنگین و طاقت فرسا باشد مسلما از آن متنفر می شوید چراکه بدون آنکه دلیل آن را بفهمید بیش از حد به خودتان فشار می آورید. طبق گفته کارشناسان :

« از کسی که روی مبل لَم میدهد تا کسی که قهرمان مسابقات ورزشی می شود، هر شخصی ظرفیت فیزیکی خاصی برای اعمال زور به بدن دارد. اگر کسی بیشتر از ظرفیت خود به بدنش فشار بیاورد، حالت تنفر از انجام آن حرکت در او ایجاد می شود. این ظرفیت های فیزیکی عبارتند از ظرفیت ریه، انتقال اکسیژن و میزان استفاده از اکسیژن. به طور مثال افرادی که زیاد می نشینند زمانیکه بخواهند به طور خیلی سریع ورزش خود را شروع کنند، در حال فشار آوردن به حد ظرفیت بدنی خود هستند که باعث تنفر و قطع اعمال ورزشی آنها می شود.»

زمانیکه بیش از ظرفیت خود ورزش می کنیم در واقع به «آستانه تنفسی» می رسیم. مکانیسم نفس کشیدن به این صورت است که میزان دی اکسید کربنی که با بازدم به بیرون می فرستیم باید مساوی با میزان اکسیژنی باشد که با دم وارد ریه می کنیم. زمانیکه سخت ورزش می کنیم دی اکسید کربن بیشتری به بیرون می فرستیم و همین زمان است که بدن فشار را احساس می کند. هر چه سخت تر ورزش کنید اکسیژن کمتری دریافت می کنید و احساس شما نیز بدتر و بدتر می شود. برای افرادی که زیاد می نشینند این آستانه تنفسی در عرض یک دقیقه بعد از ورزش ایجاد می شود.

به غیر از دلایلی که در بالا ذکر شد عوامل دیگری از قبیل حساسیت های بدنی فرد که برآمده از اعمال زور و فشار به بدن است در ایجاد این تنفر دخیل هستند. این حساسیت ها عبارتند از ساخت اسید لاکتیک در ماهیچه و یا افزایش دمای بدن. البته برخی افراد این علائم را دلیل خوبی می دانند و به ورزش خود ادامه می دهند ولی افرادی که زیاد می نشینند این علائم را دردناک و ناراحت کننده می دانند و ورزش خود را قطع می کنند.

در نهایت، هر شخصی باید تعادل خود را در انجام یک روتین ورزشی ایجاد کند و از حد ظرفیت فیزیکی خود خارج نشود. اگر کسی هستید که زیاد می نشینید بهتر است با ورزش سبک شروع کنید مثلا اگر پیاده روی برایتان سخت است بهتر است ورزش های آبی یا دوچرخه سواری را امتحان کنید. به مرور خواهید دید که آستانه تنفسی و حساسیتهای بدنی تان مانند خستگی بهتر خواهد شد. 

ده روش برای آپگرید کردن روتین صبحگاهی

همیشه صبح ها عجله دارید؟ از خواب بیدار شدن برایتان سخت است؟ حال و حوصله رفتن به سرکار را ندارید؟ همه ما با این حس ها آشنایی کامل داریم. این 10 روش را هنگام بیدار شدن از خواب امتحان کنید تا بتوانید انرژی خود را بیشتر کنید و در همان ساعت های اولیه صبح یک سری از کارهایتان را انجام دهید:

10- صبح ها را به فکر کردن اختصاص دهید 

از آرامش و سکوتی که اول صبح دارد استفاده کنید در این زمینه توصیه ای وجود دارد که می گوید: صبح فکر کن، ظهر عمل کن، عصر مطالعه کن، شب بخواب.

9- عادت های صبح گاهی خود را دنبال کنید 

چرا همیشه دیر به مدرسه یا محل کار خود می رسید؟ مطمئنا به این دلیل نیست که به طور تصادفی در همان لحظه حرکت زمین تندتر می شود. بهترین فرصت است که به خودتان عادت دهید مثل ساعت عمل کنید و وقتی عادت را ایجاد کردید دیگر نیازی به تمرین ندارید مثل ساعت خودتان از جای خود بلند می شوید و به موقع به محل کار خود می رسید.

8- فرزندان خود را در این مسیر با خود همراه کنید 

شاید کار وقت گیری باشد ولی به مرور متوجه می شوید که دیگر فرزندانتان صبح ها آرامش بیشتری دارند و از اینکه ممکن است دیر به مدرسه برسند نگران نیستند چون می دانند صبحانه خورده اند، تکالیف خود را چک کرده اند و آماده مدرسه رفتن هستند.

7- شب ها برای داشتن خواب خوب به اندازه غذا بخورید

راه ساده برای داشتن یک صبح بانشاط، این است که شبها کمتر غذا بخورید و برای داشتن یک وعده غذایی کافی برای صبح جا باز کنید. وعده غذایی که بتواند به شما انرژی کافی بدهد تا بتوانید به دنبال اهداف تان بدوید.

6- مهمترین کار خود را انتخاب کنید 

اگر دوست دارید از گذران وقت در اول صبح لذت ببرید بهتر است اولویت بندی کنید و کارهای مهمتر را طبق اولویت به نوبت انجام دهید. در این صورت است که می توانید روزهای کاری خود را در کنترل خود داشته باشید.

5= لیوان نوشیدنی انرژی زای کوچک تری انتخاب کنید

وقتی صحبت از کافئین به میان می آید، تصویر یک لیوان بلند و بزرگ قهوه در ذهن مان نقش می بندد. اگر کسی هستید که به دنبال نوشیدنی انرژی زا برای اول صبح خود می گردید بهتر است از لیوان کوچک تر استفاده کنید و از نوشیدنی های مختلف مانند چای و یا دم نوش های مناسب به جای نوشیدن فقط یک مدل نوشیدنی استفاده کنید.

4- با دستگاه قهوه جوش خود از خواب بیدار نشوید 

برخی افراد برای بیدار شدن از خواب باید از یک نوشیدنی مثل چای یا قهوه استفاده کنند که بتوانند سرحال و از  خواب بیدار شوند. هیچ وقت بدن خود را برای بیدار شدن از خواب به کافئین عادت ندهید. بهتر است در اتاقی بخوابید که صبح ها روشن شود و با نور خورشید از خواب بیدار شوید. کمی نرمش می تواند شما را سرحال کند.

3- شبها قبل از خواب خود را برای فردا آماده کنید 

ساعت، موبایل یا حتی ساعت مایکروویو خود را برای ساعتی معین در شب مثلا 10 شب کوک کنید تا به شما یادآوری کند برای فردا آماده شوید و کارهای فعلی خود را به فردا موکول کنید. کارهای فردا صبح خود را کنترل کنید مثلا لباس، محتوی کیف پول، کفش و چک کردن کارهایی که باید صبح روز بعد انجام شود.

4- صدای زنگ بلندی را برای کوک ساعت خود بگذارید 

اگر با صدای بلند زنگ ساعت از خواب بیدار شوید کاملا هوشیار خواهید بود و به طور خاصی به بدن خود می گویید که وقت بیدار شدن فرا رسیده است. کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که 30 ثانیه روی بازوهای خود مانند انجام دادن ورزش شنای سوئدی قرار بگیرید تا به بدن خود اعلام بیداری بکنید.

1-    چه زمانی اوج انرژی شما برای انجام کارهایتان است؟

همه ما در زمان های متفاوتی برای انجام کارهایمان انرژی داریم و در همان زمان هاست که اوج فعالیت و انجام کارهایمان است. بنابراین افرادی که شبها تا دیروقت بیدار هستند و افرادی که سحرخیز هستند زمان های متفاوتی برای انجام کارهای خود دارند. بر همین اساس برنامه ریزی کنید تا با انرژی لازم کارهایتان را انجام دهید.

سعی کنید دیگران را بخندانید حتی اگر این کار را بلد نیستید!

دیگران از اینکه همیشه ما را در محیط کار جدی و سخت کوش ببینند خسته می شوند. شاید برای رئیس تان کارمند خوب و  کار بلدی به نظر بیایید ولی مشکل واقعی زمانی شروع می شود که در تعامل با همکاران تان قرار بگیرید. برای رفع این مشکل سعی کنید حسی از شوخ طبعی در خودتان به وجود بیاورید. مهم نیست در این کار مهارت داشته باشید یا نه مهم این است که تلاش کنید گاهی بامزه شوید و حرف های خنده دار بزنید. مثل سایر چیزها این سعی کردن است که اهمیت دارد نه به موفقیت رسیدن. 

حافظه پولی چیست و چطور بر وضعیت مالی شما اثر می گذارد؟

هرگز پولی را که ندارید خرج نکنید، در غیر اینصورت جز ناامیدی، عصبانیت و سرزنش چیزی برای شما نخواهد داشت. در زمان کودکی، باورهای ما نسبت به پول از طریق خانواده و اجتماع در ما به تکامل می رسد که می توان این روند تکاملی را حافظه پولی نامید. بعدها در بزرگسالی، این حافظه نسبت به مسائل مالی، نگرشی در ما ایجاد می کند که به طور خودآگاه و ناخودآگاه طرز فکر ما را نسبت به پول تحت تأثیر قرار می دهد. اگر می خواهیم به جلو برویم و زندگی مان را با اعتماد به نفس مالی بیشتر هدایت کنیم باید به زمان کودکی مان برگردیم؛ چراکه باورهای مالی ما در زمان کودکی شکل می گیرند و باور چیزی نیست جز افکار به اجرا گذاشته شده.

حال بیاید به این 7 پرسش پاسخ دهید تا ببینید امروز چطور اوضاع مالی خود را اداره می کنید :

1-    اولین حافظه پولی شما به چه زمانی برمی گردد؟

زمانی را به یاد می آورم که به دلیل انجام کارهای شخصی و کمک به مادر در انجام کارهای خانه پاداش پولی دریافت می کردم. ولی هر چقدر که من در انجام کارهایم مستحکم بودم والدینم در دادن پاداش و جایزه سست تر می شدند، تا جایی که دیگر در قبال انجام کارهایم پاداشی دریافت نمی کردم. این تجربه باعث شد که فکر کنم حتما من آنقدر خوب کارهایم را انجام نمی دهم که پاداشم قطع شده است. به همین دلیل هیچ وقت نتوانستم در بزرگسالی بفهمم چه کاری برایم اولویت دارد و ذوق و شوق برای انجام کار در من از بین رفت.

شما از حافظه پولی خود چه چیز را به یاد می آورید؟ آیا ربطی بین رفتار فعلی شما و این حافظه وجود دارد؟

2-    در خانواده تان از پول چطور استفاده می شد؟

آیا عمدتا از پول برای پاداش، تنبیه، نجات دادن، تأثیر گذاری، کنترل، کمک به دیگران، خوش گذرانی، خریدن عشق، به اهداف رسیدن و یا هر چیز دیگری استفاده می کردید؟ زمانی را به یاد می آورم که پدر و مادرم چیزهایی را برای کمک به دیگران اهدا می کردند و همین امر باعث شد نگرش مثبتی به پول در من ایجاد شود و در بزرگسالی دیدگاه سازنده نسبت به پول و رفاه در من به وجود آمد.

3-   وضعیت مالی خانواده تان چطور بود؟

آیا خانواده تان را فقیر میدانستید یا پولدار؟ چرا؟ اگر به جواب رسیدید سوال بعدی را از خود بپرسید : پولدار یا فقیر بودن برای شما به چه معنی است؟ این کار به شما کمک می کند تا رفاه واقعی را برای خود معنی کنید. آیا داشتن کلی پول نقد شما را ثروتمند می کند؟ یا اینکه ثروتمند بودن به معنی شاد بودن است؟

4-    الگوی خرج کردن و پس انداز کردن والدینتان چه چیزی بود؟

زمانی را به یاد می آورم که مادرم هیچ وقت برای خودش چیزی نمی خرید و همیشه نیاز خانواده را بر نیاز شخصی خود مقدم می دید. حالا که به آن زمان نگاه می کنم می فهمم محرومیتی که مادرم برای خود ایجاد می کرد باعث شد که ارزش کمتری به خودم بدهم و فکر کنم اگر او لیاقت یک سری چیزها را نداشته پس من هم ندارم. همین باور در بزرگسالی رفتاری متفاوت را در من ایجاد کرد و مرا در خرید کردن تبدیل به یک آدم وسواسی کرد چرا که با این رفتار می خواستم به خودم ثابت کنم که من لیاقت بهترین ها را دارم.

الگوی پولی خانواده بسیار مسئله مهمی است. باورها و گرایش های مالی و پولی از والدین به ما می رسد و ما سالها آنها را با خود حمل می کنیم و شاید هم برای کل عمرمان.

5–    چه زمانی اولین درآمد خود را بدست آوردید؟

اولین درآمد چه احساسی را در شما ایجاد کرد؟ احساس استقلال، قدرت یا ناراحتی؟ و در مقایسه با اولین درآمد، هم اکنون چه احساسی به نوع درآمد خود دارید؟ اکثرا می گویند احساس استقلال و قدرت. برای اولین بار در زندگی، آزاد بودید که انتخاب های خودتان را داشته باشید. ولی این مسئله ربطی به پول ندارد، مسئله به احساس گره می خورد. برای اکثر ما میزان درآمد ما، میزان ارزش گذاری شخصی ما را تعیین می کند؟ یعنی هر چقدر بیشتر پول در بیاوریم آدم با ارزش تری هستیم. اگر از درآمد خود راضی و خوشحال هستید فبها ! ولی اگر اینطور نیست فکر کنید چه چیزی باعث می شود این احساس در شما ایجاد شود.

6–    شغل شما چه پیامی به شما می دهد؟

رویای شغلی شما در زمان کودکی چه چیزی بود؟ آیا رویاهای بزرگی در سر می پروراندید یا اینکه به شما می گفتند محتاط باشید و شغل مناسبی را برای خود انتخاب کنید و این رویاها را کنار بگذارید؟ برخی افراد هستند که اعتقاد دارند شهرت و خوشبختی بعد از مرگ به سراغ آدم می آید مثل ونگوک نقاش که در زمان زندگی به وضع فلاکت باری می زیست ولی بعد از مرگش به اوج شهرت رسید. از خودتان بپرسید شغلتان چه ارزشی برایتان دارد؟

7–    از پول چه توقعی دارید؟

این نظر شخصی من است : من آنقدر پول می خواهم که بتوانم هر کاری را هر وقت که بخواهم، انجام دهم. پول، انتخاب مرا آسان می کند.

اگر پول دغدغه شما نبود، زندگی چه شکلی می شد؟ اگر می خواهید به اصل مطلب پی ببرید و ببینید که چه می خواهید، پول را از این معادله حذف کنید.

 

به خودتان اجازه دهید که اشتباه کنید!

وقتی در مورد مسائل مهم اشتباه می کنید چه احساسی به شما دست می دهد؟

آیا احساس پوچی می کنید؟ می خواهید داد بزنید؟ چیزی را پرت کنید یا به چیزی لگد بزنید یا محکم به پیشانی تان بزنید؟ آیا به خاطر اشتباه کردن از خودتان عصبانی می شوید؟

آیا احساس ترس می کنید؟ آیا از اینکه در مسیر شکست قرار گرفته اید، احساس اضطراب، نگرانی یا تنش می کنید؟

ما برای رشد کردن و بهبود زندگی خود باید از منطقه امن خود خارج و به ناشناخته ها وارد شویم تا مهارت ها و دانش خود را گسترش دهیم. چطور می توان با اعتماد به نفس بدون اینکه از اشتباه کردن بترسیم وارد چالش های جدید شویم؟ پاسخ آن ساده است به خودتان اجازه دهید اشتباه کنید. اگر می خواهید موفق شوید باید اشتباه کنید.

حتما شوکه شده اید و به خودتان می گویید این دیگر چه توصیه ای است؟ اشتباه کردن تاوان سنگینی دارد. اما نگران نباشید. مطالعات نشان داده است زمانیکه به خودتان اجازه می دهید که اشتباه کنید کمتر مرتکب اشتباه می شوید. افراد در مواجه با مسائل دو نوع طرز فکر دارند :

طرز فکر خوب بودن که تمرکز بر روی توانایی به انجام هر کاریست.

طرز فکر بهتر شدن که تمرکز بر روی گسترش توانایی است.

مشکل طرز فکر خوب بودن در مواجه با مسائل نا آشنا و یا مشکلات ایجاد می شود برای این فرد چون اشتباه یعنی عدم توانایی، از اشتباه کردن احساس نگرانی می کند که در نهایت به اضطراب و نا امیدی منجر می شود. احساس اضطراب و نا امیدی عملکرد فرد را با مختل کردن حافظه، ضعیف می کند و خلاقیت و فکر تحلیل گر را از بین می برد. همچنین زمانیکه ما بیش از حد به بی عیب و نقص انجام دادن کارهایمان فکر می کنیم ( خوب باشیم )، دیگر نمی توانیم به طور اکتشافی فکر کنیم و رفتارهایی که دانش و ابتکارات جدید را ایجاد می کند در ما از بین می رود.  

برعکس، در طرز فکر بهتر شدن، کارها بر اساس یادگیری و مهارت انجام می شود. با این دیدگاه، اشتباهاتی که در مسیر پیش می آید پذیرفته می شود و علی رغم شکست ها، انگیزه از بین نمی رود. عملکرد این طرز فکر مانند جلیقه ضد گلوله است. حالا خود را تحلیل کنید جزء کدام طرز فکر هستید آیا تمرکز شما بر بی عیب و نقص انجام دادن کارهاست یا بر یادگیری و تجربه کسب کردن؟ اگر دارای این طرز فکر هستید بهتر است برای غلبه بر ترس از اشتباه کردن این سه روش زیر را امتحان کنید :

1)     پروژه جدیدی را شروع کنید که برای شما نا آشنا و مشکل باشد. بپذیرید که برای آشنا شدن با آن نیاز به زمان دارید در این حین اشکالی ندارد اشتباه کنید چون توانایی با اشتباه کردن ایجاد می شود.

2)     از دیگران کمک بخواهید. اشتباهات خود را پنهان نکنید با در میان گذاشتن با دیگران می توانید از آنها راهنمایی بگیرید. اشتباهات باعث نمی شوند شما احمق به نظر برسید ولی اگر طوری رفتار کنید که انگار کارشناس به دنیا آمده اید حتما احمق به نظر می آیید.

3)     عملکرد خود را با دیگران مقایسه نکنید بر عکس، عملکرد امروز خود را با هفته گذشته یا ماه و یا سال پیش مقایسه کنید. تنها مسئله مهم این است : آیا پیشرفت کرده اید؟ 

بعد از مسواک زدن، دهان را با آب شستشو ندهید.

همه عادت کرده اند که بعد از مسواک زدن باید دهان را با آب شستشو دهند تا باقیمانده های غذا در دهان با شستشو خارج گردد و دهان کاملا تمیز شود. ولی جالب است بدانید بعد از مسواک زدن نباید دهان خود را با آب شستشو دهید. چرا؟ دلیلش این است : مدت مسواک زدن برای عملکرد فلوراید بر دندان ها کافی نیست ، از این رو بهتر است بعد از مسواک زدن، این فرصت را بدهیم تا فلوراید در دهان بماند. البته شاید این کار طعم جالبی را در دهان ایجاد نکند یا به دلیل عادت، دوست داشته باشید دهان را شستشو دهید اگر اینطور است می توانید با آب مخصوص فلورایددار، یا با دهان شویه دهان خود را شستشو دهید.  در هر صورت اگر هزینه زیادی را بابت خرید خمیر دندان های فلورایدی می دهید بدانید که با شستن دهان بعد از مسواک زدن، تمام خاصیت آن را از بین برده اید. طبق نظریه دندانپزشکان روش مراقبت از دندان ها به این ترتیب است :

1-    نخ دندان (بعد از نخ دندان دهان را با آب، خوب شستشو دهید تا باقیمانده های غذا خارج شود)

2-    مسواک

3-    دهان شویه یا آب مخصوص فلورایددار (در صورت نداشتن این دو، دهان خود را اصلا نشویید)

چگونه هدفمند باشیم؟

همیشه به ما می گویند هدف مشخصی را که قابل دستیابی باشد برای خودتان انتخاب کنید. بروس لی، بازیگر و هنرمند رزمی کار، در این مورد جمله ای معروف دارد که می گوید : «هدف همیشه برای رسیدن نیست، گاهی صرفا وسیله ای است برای هدف مند بودن.» می توان گفت منظور او از این جمله این بوده که اشکالی ندارد اگر گاهی به هدفی خاص نرسیم، هدف می تواند وسیله ای باشد برای اینکه کوشا باشیم و پیشرفت کنیم.

درست است که داشتن هدف در زندگی خوب است ولی چرا گاهی ما انگیزه رسیدن به اهداف مان را از دست می دهیم. تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که در مناسبت های خاص مثل سال نو یا سالروز تولد به یاد اهداف از دست رفته و محقق نشده خود بیفتید؟ احساس تاسف و سرزنش سرتاسر وجودتان را فرا می گیرد و از خود می پرسید آیا اراده ضعیفی دارم یا در برنامه ریزی زمانی مشکلی وجود داشت؟ برای جواب به این سوال 10 دلیل اصلی برای نرسیدن به اهداف را بیان می کنیم :

1-    ایجاد اهداف مبهم :

وقتی مقصد را مشخص نمی کنیم رسیدن به آن نقطه واقعا سخت و غیر ممکن است. اگر اهداف نامشخص و مبهم را برای خود تعیین کنید مسلما خود را برای شکست آماده کرده اید. هدف نباید کلی باشد مثلا نباید بگویید می خواهم وزن کم کنم این هدف گنگ و کلی است باید مشخص کنید و بگویید می خواهم 10 کیلو وزن کم کنم.

راه حل سریع : اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی و واقعی را برای خود تعیین کنید و برای آن مهلت زمانی بگذارید.

 

2-    عدم داشتن هماهنگی با هدف

اهداف را با هر موضوع که در ذهن تان می گذرد می توانید تعیین کنید ولی نباید بی ربط با خودتان باشند. اگر هدفی که تعیین کرده اید با زندگی خودتان ناهماهنگ باشد بعد از مدتی با سختی هایی که برایتان پیش می آید، هدف خود را فراموش می کنید.  

راه حل سریع : بعد از تعیین اهداف با مشخصاتی که در بالا ذکر شد، از خودتان بپرسید این هدف چه ربطی به زندگی من دارد و می خواهم به چه چیزی برسم؟

3-   به فردا موکول کردن

بعد از تعیین کردن هدف حالا وقت حرکت به سمت هدف تعیین شده است هیچ وقت نگویید بعدا انجامش می دهم. اگر شروع نکنید هیچ وقت به هدف نمی رسید.

راه حل سریع : هدفی که تعیین می کنید باید قابل مدیریت باشد و بعد فورا شروع کنید.

4-  مسئولیت نپذیرفتن

در مسیر انجام هر کاری چیزهایی پیش می آید که از کنترل ما خارج هستند و ما نباید آنها را مسئول نرسیدن به هدف مان بدانیم. مثلا آب و هوای بد را دلیل نرفتن به باشگاه ورزشی بدانیم و بگوییم تقصیر من نیست و کاری هم از دستم برنمی آید. یا اضافه کاری را دلیل کار نکردن بر پروژه شخصی مان بدانیم و بگوییم رئیسم مقصر است که مرا مجبور به ماندن در محل کارم کرد. این واقعیت زندگی است که در مسیر دستیابی به اهداف، اوضاع مطابق میل ما پیش نرود، این ما هستیم که باید مسئولیت را به عهده بگیریم.

راه حل سریع : وقتی مسئولیت را می پذیرید یعنی بر اوضاع کنترل دارید پس نگویید از کنترل من خارج است. بنابراین خودتان مسئول نرسیدن به اهداف هستید نه دیگران.

5-   گوش کردن به افرادی که ما را دلسرد می کنند.

وقتی برای خود هدفی تعیین می کنیم مخصوصا اگر بزرگ باشد دیگران به دلایل مختلفی از قبیل نگرانی، حسادت و نادانی ما را دلسرد می کنند و برای ما تصمیم می گیرند که هدفی که تعیین کرده ای ارزش پیگیری ندارد.

راه حل سریع : این کار آسان است. اگر با هدف خود هماهنگ هستید حرف های کسانی که آیه یأس می خوانند را نشنیده بگیرید. یا اگر هم به حرف های آنها توجه کردید بدانید که تصمیم گیرنده نهایی شما هستید نه آنها.

6-   شروع کردن چند کار به طور همزمان

شروع کردن چند کار به طور همزمان به معنی تمام نکردن آنهاست. اینکه حرکت کنید و شروع کننده باشید برای رسیدن به هدف بسیار  مطلوب است، ولی نه اینکه با یک دست چند هندوانه را بلند کنید.

راه حل سریع : بدانید که وقت محدودی دارید و نمی توانید هر کاری را انجام دهید.

7–     منفی بافی

اگر به این مسئله فکر کنید که به هدف تان نمی رسید بدانید که نمی رسید. زمانیکه باور ندارید به هدف تعیین شده خود می رسید، وقتی به مانعی برخورد می کنید به راحتی از ادامه راه منصرف می شوید و دیگر تلاش نمی کنید و همه چیز را برای شکست آماده می کنید. با خوش بینی و ایمان به هدف، انرژی لازم برای یافتن راه حل را بدست می آورید.

راه حل سریع : خوش بین یا بدبین بودن هر دو احتمالات آینده را می سازند، ولی سوال این است کدام باور، شما را شادتر و به زندگی کاملتری هدایت می کند؟ به جای غر زدن، انرژی خود را صرف درس گرفتن و تجربه کسب کردن کنید. 

8-  خودخواه بودن

برخی افراد کمک کردن به دیگران را کاری احمقانه می دانند. در واقع می توان گفت دست بده ندارند و در زمان، پول و دانش خود خسیس هستند. آنها فقط علاقمند به فرصت هایی هستند که برای خودشان منفعت داشته باشد در حالیکه برای دستیابی به اهداف بزرگ، ما نیاز به کمک دیگران داریم.

راه حل سریع : اول به دیگران خدمت کنید. همیشه به دنبال راه هایی باشید تا به دیگران ارزشهایی را بیفزاید.

9-  در اطراف تان کسانی باشند که به اهدافشان نرسیده اند.

ما در بیشتر موارد همرنگ جماعت اطرافمان هستیم البته استثناء هم وجود دارد ولی اکثر افراد تابع اطرافیان خود هستند. این حالت برخاسته از نیاز طبیعی انسان به تأیید شدن و تعلق داشتن است.

راه حل سریع : با افرادی نشست و برخاست کنید که همیشه به اهداف شان می رسند.

10-   زیاد تلویزیون تماشا کردن

همه برنامه های تلویزیون بد نیستند ولی مشکلی که امروزه این برنامه ها دارند این است که انسان را اسیر می کنند. برنامه ها بسیار زیاد و متنوع شده اند تقریبا برای تمامی علایق و سرگرمی ها، برنامه تلویزیونی وجود دارد و هر روز بهتر و بهتر می شوند. از نظر روانشناسی افرادی که زیاد تلویزیون نگاه می کنند کسانی هستند که هدفی در زندگی ندارند. وقتی تمام وقت به تماشای تلویزیون اختصاص پیدا کند دیگر برای به هدف رسیدن وقتی نمی ماند.

راه حل سریع : تلویزیون را خاموش کنید. به جای آن کتابی بردارید که به شما کمک کند به هدف تان نزدیک تر شوید.

 

هیچ تخم مرغی در ساخت این چراغ های مقوایی به هدر نرفته !

لامپ هایی که از کارتن های مقوایی ساخته شده است. چرا که نه؟ این کارتن ها که مخصوص بسته بندی تخم مرغ است در پروسه بازیافت قرار گرفته و تبدیل به این لوسترهای زیبا شده است. طراحی این آویزهای لامپ توسط یک طراح ایتالیایی به نام ولنتینا کارتا صورت گرفته که در سه مدل و سه سایز که به یک طناب قرمز رنگ وصل شده به بازار عرضه شده است.

روش صحیح تمیز کردن عینک

اکثرا برای تمیز کردن عینک، از گوشه پیراهن یا هر پارچه دیگری استفاده می کنند. این کار اشتباه است چراکه به علت گرد و غباری که روی پارچه وجود دارد بر روی لنز خش ایجاد می شود. البته نیازی هم به داشتن اسپری و دستمال مخصوص عینک نیست. شما می توانید به راحتی هر روز صبح عینک را با آب گرم شستشو دهید قسمت دسته عینک که با مو و پشت گوش در تماس است را خوب بشویید. برخی افراد از آب دهان برای تمیز کردن لنز عینک استفاده می کنند این کار اشتباه است. از صابون یا مایع ظرفشویی و آب گرم و یک دستمال نرم و پنبه ای خشک برای تمیز کردن عینک استفاده کنید تا هرگز اثری از خش روی شیشه عینک دیده نشود.

از سرکه، واینکس (سفید کننده) و آمونیاک یا هر نوع تمیز کننده شیشه برای تمیز کردن شیشه عینک استفاده نکنید. این موارد برای تمیز کردن شیشه پنجره استفاده می شود اگر برای شیشه عینک استفاده کنید باعث از بین رفتن پوشش روی لنز عینک می شود که به هیچ صورت قابل جبران نیست.