هر چقدر هم که لجوج و سرسخت باشید باز هم نمی توانید با هر مسئله ای که در زندگی با آن برخورد می کنید مبارزه کنید. در اصطلاح می توان گفت اگر می خواهید روشنفکر و عاقل باقی بمانید نمی توانید در همه حال با زندگی در حال جنگیدن باشید. گاهی مجبور هستید مسائل را رها کنید. اما سوال اینجاست چه مبارزه ای در زندگی ارزش جنگیدن را دارد؟ مثالی که آورده شده در زمینه مبارزاتی است که ارزش جنگیدن را ندارند:
«برگردیم به سال 2008، زمانی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. در ایالت ویرجینیا، زوجی تصمیم می گیرند در حیاط خود علامتی را نصب کنند که نام نامزد انتخاباتی خود را نشان دهند. این عمل ساده باعث ایجاد عداوت و دشمنی می گردد که سالها ادامه می یابد و برای انجمن خانه داران همان منطقه هزاران دلار خرج برمی دارد. این انجمن که نام اختصاری HOA را دارد هشداری به این خانواده می دهد مبنی بر اینکه این پلاکارد خیلی بزرگ است و باید این علامت را از حیاط خانه خود بردارید. در مقابل این هشدار این خانواده تصمیم می گیرند نام اوباما را به دو تکه تقسیم کنند بنابراین تابلو را دو تکه کردند در یک تکه «اوبا» و در تکه دیگر «ما» که روی هم همان نام «اوباما» را نشان می داد. این انجمن که فکر می کرد حق جریمه کردن ساکنین منطقه را دارد برعلیه این زوج اقدام قانونی کرد ولی نهایتا به شکست و ناکامی رسیدند. این انجمن هم اکنون ورشکسته شده و برای فروش گذاشته شده است. آنها هزاران دلار خرج می کنند و در نهایت دادگاه به نفع آن زوج رأی را صادر می کند.»
تمامی این اتفاق به این دلیل رخ داد که این انجمن تصمیم گرفت به صورت قانونی از این زوج و علامت نصب شده در منزل آنها انتقام بگیرد. بگذارید توصیه ای در این مورد داشته باشیم : هیچ وقت مبارزه ای را که احساس تلخی به آن دارید انتخاب نکنید. انتقام گرفتن یکی از آن احساسات تلخ است که هیچ وقت ارزش انتخاب کردن برای مبارزه را ندارد. شاید مسخره به نظر بیاید که یک انجمن با یک علامت ساده و چند اینچی به طور کل از بین برود، ولی دقیقا همین طور است این مسئله ارزش جنگیدن را نداشت.