برای بار اول که با کسی رو در رو می شوید مطمئنا لحظات سختی برای شروع صحبت است البته می توان با سوال و جوابهای کوچک سر حرف را باز کرد ولی معمولا موقتی هستند و با سکوت عجیبی مکالمه زود به پایان می رسد. گرچن رابین استراتژیهایی برای این کار ارائه کرده است که می توان در این لحظات از آنها استفاده کرد:
تعابیر لحظه ای :
اتاق، غذا، مناسبت مهمانی و آب و هوا و سوالاتی نظیر چطور میزبان را می شناسید؟ یا چه شد که به این مهمانی آمده اید؟ همگی تعابیری هستند که می توانند شروع خوبی برای صحبت باشند البته در این موارد دقت کنید که کاملا مثبت صحبت کنید چون در لحظه اول، منفی صحبت کردن اثرگذاری خوبی نخواهد داشت.
موضوعات خبری :
می توانید در مورد خبرهای کلی که در آن روز اتفاق افتاده صحبت کنید مخصوصا اگر علاقمند به خبرهای گوگل باشید همیشه در این زمینه دست پر هستید.
سوالاتی که با یک کلمه پاسخ داده نشوند:
به عنوان مثال از کسی که شاغل نیست در مورد وقت گذرانی او می توانید سوال کنید و از پاسخ همین سوال نیز می توانید به علایق طرف مقابل پی ببرید. اگر طرف مقابل شاغل بود برای اینکه با یک پاسخ یک کلمه ای مواجه نشوید به جای اینکه بپرسید شغل شما چیست بهتر است بپرسید که این روزها به چه کاری پرداخته ای؟ چنانچه سوال پرسیدید که پاسخ یک کلمه ای داشت به دنبال سوال قبل یک سوال دیگر نیز بپرسید. به عنوان مثال وقتی پرسیدید اهل کجا هستید، سوال بعدی می تواند این باشد که چرا در همان کشور یا شهر نمانده اید.
سوالاتی که باعث آشنایی شوند:
به عنوان مثال می توانید از نوع علایق طرف مقابل به مطالعه جویا شوید که مثلا چه نوع مجله و یا چه سایت اینترنتی را می خواند.
به حرفهای طرف مقابل واکنش نشان دهید.
اگر کسی برای شما جک تعریف کرد حتی اگر خنده دار هم نبود سعی کنید بخندید یا اطلاعاتی که تعجب آور باشند حتما با تعجب واکنش نشان دهید. در غیر این صورت مکالمات شما کاملا کسل کننده پیش می رود و اگر خواستید به این مکالمه مودبانه پایان دهید به جای اینکه بگویید : با اجازه، بگویید : ببخشید می رم یک چیزی بخورم. البته در مکالمات خسته کننده گاهی هم خودتان می توانید مکالمه تان را تغییر دهید و سوالات دیگری بپرسید با اینحال زمانی هم هست که با وجود تلاش بسیار مکالمه شما خوب پیش نمی رود بهتر است زیاد تلاش نکنید و به مکالمه خود پایان دهید.